أم حَسِبتَ أنّ أصحاب الکَهفِ وَ الرَقیمِ کانوا من أیاتِنا عَجَبا(9 )إذ أوَی الفِتیَه ُالی الکَفِ فَقالو رَبّنا آتِنا من لَدُنکَ رَحمهً و هیّئ لنا من أمرِنا رَشداَ(10) فضَرَبنا علی أذانِهِم فی الکهف ِسنبنَ عَدَدا(11 کهف).
علامه طباطبایی می نویسد:خلاف فصاحت و بلاغت است که خدای تعالی به داستان دو طایفه اشاره کند اما تفصیل یکی از آن دو را بیان کند و دیکری را مسکوت بگذارد.
فتح:قالَ المَلأ ُالذین استکبروا من قَومِه ِلَنُخرِجَنّکَ یا شُعَیبُ و ألّذینَ أمنوا مَعَکَ من قَریَتِنا أو لَتَعودونّ فی ملّتِنا قالَ أوَ لَو کُنا کارهین(88) قَد إفتَرَینا علی الله الکَِذبَ ًإن عُدنا فی ملّتِکُم بعد َإذ نجّانا الله منها و ما یَکونُ لَنا أن نَعود َفیها إلا أن یَشاءَ الله وَسَعَ رَبُّنا کلَّ شَی علما علی الله تَوَکلنا ربّنا إفتح بیننا و بینَ قَومِنا بالحقّ و أنتَ خَیرُ الفاتِحین(86 اعراف).
سوال:اگر چنان است که الفاظ قرآن را فصحای عرب مثل ابن عباس نمی دانسته است وضعیت این روایت چگونه است ؟
پاسخ:اولا روایات ِمذکور با روایات دیگری که ازابن عباس و غیره رسیده است حاکی از اینکه ابن عباس معنای آن الفاظ را می دانسته و بیان کرده است منافات دارد.
ثانیا روایات،نزدیک به یک قرن بطور شفاهی نقل می شده لذا مسلم نیست آنچه به دست آمده عین
آن چیزی باشد که مثلا ابن عباس گفته است بسا مراد این روایات این نباشد که ابن عباس و نظایر آن گفته اند.
سوال: اگر برای فهم معنای غریب القران به شعر احتیاج شود در واقع شعر اصل و قرآن فرع قرار داده می شود و این در حالیست که قرآن شعر را مذمت کرده است .
پاسخ:اولا همانطوری که سیوطی گفته است در معنا شناسی غریب القران معنای غریب القران شناسایی می شود نه آنکه غیر قرآن مثلا اشعار ،اصل برای آموزه های قرآن قرار گیرد و آنچه در قرآن در مذمت شعر آمده ناظر به مضامین شعر است نه معنای مفردات آن که بر جعل شاعران متکی است .
|