سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

ادامه - علوم قرآنی یک

ادامه (پنج شنبه 86/1/30 ساعت 12:35 عصر)

بسم الله لرحمن الرحیم

نقد سخن سیوطی:ظاهر سخن سیوطی و شواهد روایی او حاکی از این است که در قرآن شماری از الفاظ وجود دارد که حتی فصحای عرب مثل ابن عباس نیز معنی آن را نمی شناختند و چنان برای آنها بیگانه بود که خلیفه ی مسلمین با اینکه همه ی علمای صحابه در خدمت او بودند معنای آنها را نمی دانستند جهت آن این بود که آن الفاظ از الفاظ مشهور و رایج عاصمه کشور اسلامی یعنی مدینه نبود بلکه به عربهای بادیه نشین و بیابانگرد تعلق داشت این در حالیست که قرآن را در اوج فصاحت و بلاغت می شمارند و آن را یکی از وجوه اعجاز قرآن تلقّی می کنند و از جمله شروط یک کلام فصیح و بلیغ را عدم وجود لفظ غریب در آن می شمارند.

لفظ غریب را دو نوع دانسته اند:

1-     لفظ قلیل الاستعمال به گونه ای که نزد فصحا نامأنوس باشد و با تفحص بسیار بتوان به معنای آن پی برد و حتی گاهی معنای آن هرگز مشخص نمی شود.

2-     لفظ متعدد المعنا نظیر مشترک لفظی و حقیقت و مجاز.

این دو لفظ در صورتی غریب خوانده می شود که قرینه ای معنای آنرا مشخص و روشن نسازد.

اولاً:از اینکه یک فصیح و حکیمی در عاصمه قومی خطابه ای را ایراد می کند به منظور اینکه آن قوم را هدایت کند انتظار نمی رود در کلامش از الفاظی استفاده کند که عاصمه آن قوم با آن الفاظ مأنوس نیستند و در میانشان استعمال ندارد در حالیکه یا در مکه بوده یا در مدینه و او باید از الفاظی که برای اهالی آن دو شهر آشناست استفاده کند نه قبایل بادیه نشین.

ثانیاً:به فرض آنکه در قرآن از الفاظ نامأنوس استفاده شده باشد شرط فصاحت کلام آنست که آن الفاظِِ نامأنوس با قرینه ای همراه باشد که معنای آن را روشن کند و لازم نباشد برای فهم معنای آن الفاظ به قبایل بادیه نشین مراجعه شود.

آیات 24 تا 32 سوره عبس (ابّ)

به دلایل چند معنای ابّ واضح بوده است :

اولاً:خداوند مواردی را که طیّ این آیات آمده به عنوان آیات و نشانه های خود برشمرده و توصیه نموده برای پی بردن به قدرت من به آنها بنگرید بنابراین باید آنها برای مخاطبان،که مردم مکه بودند روشن باشد. باید توجه داشت که آیات و نشانه ها به منزله ی مقدمات استدلال و احتجاج اند و تا آنها روشن و مسلّم نباشد استدلال و احتجاج عبس و بی نتیجه است.

ثانیاً:همه این موارد مربوط است به معهودات عرب و از جمله مردم عرب است چیزهایی از جمله انگور،خرما، زیتون و میوه در منطقه عربستان می رویید بنابرین ابّ ّنیز نمی تواند نامعهود برای آنها باشد.

ثالثاً:به فرض آنکه  ابّ نامعهود باشد سیاق،آن را توضیح می دهد که از آن جمله مَتاعاًلَکُم وَ لِانعامِکُم است.

فَطَرَ- خَلَقَ:چنانچه مورد استعمال فَطَرَ و خَلَقَ در قرآن نشان می دهد و آنها مترادف هستند و ملاحظه ای در سیاق آیات کافی است تا معنی آن را روشن سازد:


  • نویسنده: مدرس

  • نظرات دیگران ( )

  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 0 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 36514 بازدید
  •   درباره من
  • ادامه - علوم قرآنی یک
    مدرس
    دانشجویان محترم برای ورود به وبلاگ با استاد مربوط تماس بگیرند.
  •   لوگوی وبلاگ من
  • ادامه - علوم قرآنی یک
  •   مطالب بایگانی شده
  • اشتراک لفظی در قرآن کریم
    ترادف در قرآن کریم
    اقتباس در قرآن کریم
    غرابت در قرآن کریم
    معناشناسی مفردات قرآن کریم
    معناشناسی سبع سماوات در قرآن کریم
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

    Short Message